فرق دختر دهقان فقیر و دختر ارباب پولدار
دهقان پیر،با ناله به ارباب گفت:((ارباب!آخر درد من یکی دو تا نیست،با وجود این همه بدبختی،نمی دانم چرا چشم دخترم چپ است و همه چیز را دو تا می بیند!))ارباب با پرخاش گفت:((بد بخت!۴۰سال است کارگر منی!ندیدی که چشم دختر من هم چپ است؟!))دهقان گفت:((چرا ارباب دیدم...اما چیزی که هست،دختر شما خوشبختی ها را دوتا می بیند؛ولی دختر من بدبختی هارا!))